پدر؟ مادر؟ همسر؟ فرزند؟ يا شغل ، مدرک ، موقعيت و ثروت؟ يا به سلامتـي ات؟

 

 تفکراتت؟ احساساتت؟يا اعتقاداتت؟ فرقي نميکنه، وابستگــــــــي يعني اينکه خودت را به

 

 شيئـــــي غير از اصل خودت، چنان ببندي که آزاديَت را بگيرد.انسان نامحدود و البته آزاد

 

آفريده شده است. و همه هستــي مسخّر و در اختيار اوست. هيچ چيزي ارزش آن را ندارد

 

تا انسانـــي را به خود ببندد و وابسته و زنداني خود کند. و همه هستــي رشد و ارتقائشان

 

دراين است که در خدمت آدمـــي باشند نه بر عکس. اشرف مخلوقات و سرور کائنات

 

يعني اين حالا وقتــي خودمان را وابسته به موقعيت يا فردي مي کنيم ، در واقع خود را

 

 از موقعيت  برترو آزادي که داري به جايگاه پَست و محدودي تنزّل داده ايم و گره مي زنيم.

 

خود را شکننده مي کنيم. افراد و اشياء ديگر زوال پذير و رفتني اند. شغل ، مدرک ، ثروت ،

 

سلامتي ، احساس  و......  ، همه تغيير پذير و از بين رفتني اند. و هرکس به آنها وابسته باشد

 

نيز رنج فرسودگي ، تنهايي، جدايــــي و پست شدن را ناچاراً ، همواره با خود دارد.