خدایا.....


خدایا بر فراز دلم و انگشتانِ دستم ،

 

 خودت منطقه پرواز ممنوع اعلام کن!

 


خدايا خودت مواظبِ حرکاتِ انگشتانِ دستم باش ...


خدایا خودت
مواظب توبه ام باش ...

 


خدایا خودت به انگشتانم بیاموز که ...


روشن ترین ثانیه ها را رقم زنند ...

 

خدایاااااااااااخودت خیلی مواظبم بااااااش

 

من...میترسم خداااااا

فقط من....

 

 

گفت ضمایر را بشمار


گفتم من ، من ، من ، من ...

 

گفت فقط من !!!؟؟؟

 

گفتم آری همگی رفته اند زیارت ارباب

 

و فقط منم که اینجا تنها مانده ام ...

خدایا به دل نگیر...

 

 

 

خداوندا....

به دل نگیر اگر گاهی

زبانم از شکرت باز می ایستد !!...

تقصیری ندارد...

قاصر است

کم می آورد در برابر بزرگی ات...

لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت

در دلم اما همیشه

ذکر خیرت جاریست !!....

بعضی از آیات هستند

که وقتی اونا رو می خونیم،


شرمنده ی خدا میشیم..

مثل همین آیه ی
 


" الیس الله بکاف عبده " (الزمر، آیه ۳۶)

آیا خدا، برای بندگانش کافی نیست؟

 

 

خدایاااااااااخیلی شرمنده تم....


گوشهایم را می گیرم!

و چشم هایم را می بندم...

و زبانم را گاز می گیرم

ولی...

حریف افکارم نمی شوم

چقدر دردناک است...

فهمیدن!!!

منو ببخش خدا....

 
 
می خواستم بابت هر گناهی شمعی روشن کنم،

سوختنش را ببینم و جهنم را یادآور شوم،

اما گناهانم آنقدر زیاد بودند که ترسیدم دنیا را به آتش بکشم!

خدایا بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم،

بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم،

بابت لحظات شادی که به یادت نبودم،

بابت هر دلی که شکستم.

منو ببخش خدا.....

 

اگر سرپرست یا خادمی داری که اخلاقش تند است هر چقدر می توانی

تحمل کن که خدا چیز های بزرگی برایتان فرستاده. بعضی اوقات خداوند

چیزهای خوب را در دستمال کهنه می پیچد وبرای شما می فرستد

تا دست اجنبی به آن نرسد ، شما باز کنید، جواهر و حقیقت درونش است.

آینده را هم خیالت راحت باشد اگر جایی دیدی که قشنگ نیست صبر کن

بعد خواهی دید که چیز خوبی است ...


"عارف بالله دولابی"

بعضی حرفها....

 
 
بعضی حرفها رو نمیشه گفت باید خورد

ولی بعضی حرفها رو نه میشه گفت
 
نه میشه خورد
 
می مونه سر دل
 
میشه بغض ـ میشه سکوت
میشه همون وقتی که نمی دونی چته